آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

عیار عشق ..

بسمه تعالی

پیشِ اهلِ معرفت ، فرزانه باشی بهتر ست
نزدِ مستان ، با  خرد بیگانه باشی بهتر ست

بازیِ زنجیر بافی را  نگیر از کودکان 
تا به طفلان می رسی  دیوانه باشی بهتر ست

رقص در بزمِ فنـا ، پرواز تا اوجِ بقـاست
دورِ شمعِ انجمن پروانه باشی بهتر ست

با عیارِ عشق می سازند تا  تـاریخ را
در کتابِ زندگی افسانه باشی بهتر ست

هرزه خندی ، آبروی شیشه را  ریزد به خاک
مِی اگر خوردی ،  لبِ پیمانه باشی بهتر ست

شوکتِ شاهی به آسانی نمی آید به دست
در زمینِ خاکساری ، دانه باشی بهتر ست

ای که  خواهی در حریمِ زلفِ او  محرم شوی
صد زبان خاموش مثلِ شانه باشی بهتر ست

روزگاری  شعله ی آوازِ خنیاگـر شدی
چند روزی شمعِ ماتمخانه باشی بهتر ست

نیست گوشی تا به فریادت رسد ای مرغِ دل
مدتی  در اختناقِ لانـه باشی بهتر ست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد