آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

پاک ..

بسمه تعالی

 

هر کس که دهان را کند از زخم زبان پاک

بی شک شود از مرهم او زخم جهان   پاک

 

از پرتو خورشید عقیق  ارزش خون یافت

باعشق  شود زندگی و جان و زبان   پاک

 

چون تیر نکن دست در آغوش ، هدف را

تا خانه ی خود را نکنی مثل کمان   پاک

 

صد کعبه ی مقصود  به منزل  نرساند

با پای تو وقتی که شود سنگ نشان  پاک

 

دشنام دهد دولت بی مایه ی خود را

آن کس که شود سفره اش از تکه ی نان پاک

 

زمزم نکند پاک کسی را که مجوس ست

تا او نشود از نظر شیخ زمان   پاک

 

از آینه جز روی صداقت نتوان دید

شهری که خراب ست ندارد دو جوان  پاک


جواد مهدی پور

رونمایی ..

بسمه تعالی

 

هر که روزی از فراموشان این زندان شود

مثل یوسف مالک ملک دل خوبان شود

 

جان ما در تنگنای جسم   کامل می شود

در صدف هر کس بماند گوهر غلطان شود

 

هستی ما بستگی دارد به تکرار نفس

مرگ یعنی یک نفس در سینه ات  پنهان شود

 

سبزه ی خوابیده را از پای خود  تا بر کنی

قامت رعنای تو چون سرو  در بستان شود

 

رو نمایی کن تو هر نقشی که در نه پرده هست

پرده برداری کن از آیینه  تا عریان شود

 

مثل سکه هر که پشت خویش را بر زر دهد

روی هر آیینه  بر آن سکه   روگردان شود

 

هر که چون خضر از علایق دست هایش را نشست

مثل اسکندر در آن ظلمات سر گردان شود

 

سر نپیچد هر که از سوز و گداز  زندگی

روزگاری در جهان  سر حلقه ی مردان شود

 

 

جواد مهدی پور