بسمه تعالی
چوبه ی دارست پای اعتبار این جهان
دور باش از دولت ناپایدار این جهان
پرسش نادان ز دانا هیچ ننگ و عار نیست
جهل باشد لکه ای از ننگ و عار این جهان
دل نمی بندد به دنیا آنکه دارد فهم عیش
نیست یک فرزانه حتّی ، از تبار این جهان
زندگی کوتاه باشد مثل گل سر سبز باش
نیست عمر جاودان ، در ساختار این جهان
شبنمی بر روی گلبرگ ست چشم اهل دل
باز باشد در خزان و نو بهار این جهان
گر چه اهل معرفت با این جهان در گیر نیست
گوشه ای بر گیر از گوش و کنار این جهان
خویشتنداری بکن ، با جنگ استغنای فقر
دل منه بر تخت و تاج بی قرار این جهان
دامنت را تا نیالایی به خون بی گناه
زود بگذر مثل باد از لاله زار این جهان
جواد مهدی پور