آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

رسوای عشق ..

بسمه تعالی

 

در دلم میمانی ای غوغای عشق

با تو میخواهم شوم رسوای عشق

 

سینه ات را طور سینا یافتم

تا شدم از عشق تو  موسی عشق

 

سر به دارم کن ، طناب عشق کو ؟!

جان و تن می بازمت در پای عشق

 

 با تو میمانم ،  قرار دل تویی

این دل دیوانه باشد جای عشق

 

من تمام عشق را جان کنده ام

باختم این بار در سودای عشق

 

آدم عاشق برایت می شوم

تا برای من شوی حوای عشق

 

هر چه گشتم عشق بود و عشق بود

من ندیدم خوشتر از دنیای عشق


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.