رقص غمگین قلم شد عادت هر روزه ام
چند روزی می شود با غصه هایم روزه ام
آسمان را دوست می دارم برای آشیان
در سپهر لاجوردین زهره ی فیروزه ام
از تبار مهر هستم ماهتاب حیرتم
من تماشایی ترین جام بلور موزه ام
در حریم عشق احساس شقایق می کنم
گاه در تعبیر مردم بهترین آموزه ام
پاسداری می کنم از سر زمین مادری
مادرم آیینه رو هست و من از آن حوزه ام
کوزگر آهی کشید و کوزه ای را خلق کرد
من همان " آه " ام که در آب زلال کوزه ام
جواد مهدی پور
بسمه تعالی
از تمام واژه های شعر ، دیوان پر شده است
با پوزش از دختران پاکدامن و نجیب
و پسران با ایمان و غیور
جواد مهدی پور