بسمه تعالی
شیشه ی قلبم که از تیر نگاهت بشکند
بهتر از اینست کز نفرین و آهت بشکند
شاهد عینی منم در دادگاه عشق تو
بلکه با اقرار من حکم گناهت بشکند
بر نمی تابم بسویت هر نگاه هرز را
حیف باشد اعتبار جایگاهت بشکند
سنگ بر آیینه ی دل می زند جهل عوام
رو کن آئینی که با آن ، سنگ راهت بشکند
در نبرد نا برابر ، مانع از آن می شوم
یک صف از ترتیب صف های سپاهت بشکند
جواد مهدی پور
ای جماعت جنگ یک آئینه است
هفتة تاریخ را آدینه است
لحظهای از این همیشه بگذرید
اندرین آئینه خود را بنگرید
سلام و عرض ادب محضرتان هانیه خانم گرامی



از حضور سبزتان سپاسگرام
ممنونم که هستید
زنده باشید
کشتی نساز ای نوح، طوفان نخواهد آمَد
بر شوره زار دلها،باران نخواهد آمَد
شاید به شعرِ تَلخم خُرده بگیری اما
جایی که سینه خالیست،،،ایمـــــــــــان نخواهد آمَد
رفتی کلاس اول،این جمله را عوض کُن
««آن مــــــــــــــَـــرد تا نَیــــایــــد...
ب``ا``ر``ا``ن
نَـــــخواهد آمـــَد»»
(اللهم عجل لولیک الفرج )[گل]
سلام و عرض ادب محضرتان بانو مهرانه ی گرامی















خیلی خوش اومدین با دست پر و شعر زیبایی که بار ها با ید خواند
مقدمتان گلباران
از حضور سبزتان خرسندم
برایتان آرزوی بهترین ها رو دارم
سر بلند باشید
درود بر شما