آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

سوره ی شقایق ..


بسمه تعالی


رسید مژده ، دوباره  بهار می آید
شمیم یاسمن و  عطر یار می آید

همیشه جامِ نگاهم پر از ترانه ی توست
به این بهانه ،  مکـرّر بهار می آید

برای آمدنت رنجِ عشق کافی نیست
به پیشوازِ تو ، چون  انتظار می آید

برای گوشِ زمان ای فرا ترین فریاد
طنینِ مهر ، در آغوشِ جار می آید

من از تلاش صدف قعرِ آب فهمیدم
که گوهر از قِبَلِ کار و بار می آید

میان پیر و جوان امتیاز  بسیار ست
که پخته با دو  نپخته کنار می آید

دلی که چله نشینِ طلوعِ حشمت تو ست
سرِ قرار ، سحر ، بی قرار می آید

بخوان برای زمان سوره ی شقایق را
که فصل گل شدنِ لاله زار می آید

به انتظار تبسم نشسته غنچه ی دل
که عید ، با گل و صوتِ هَزار می آید



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد