آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

گل ..

بسمه تعالی



دست ما را می کند کوتاه  از دامان گل
باغبانی که نبسته با خودش پیمان گل


سرو بالایی که ما داریم  از صد گل سر ست

دست او هر چند کوتاه ست از دامان گل


گل نمی روید در آن خاکی که باشد شوره زار

خاک نارس میکند سر پیچی از فرمان گل


در گلستانی که باشد سایه ی  تیر و تبر
نیست در هر گوشه ی آنجا   شدن امکان گل


لاله رویانی که خود را مثل گل پنداشتند
 شبنمی می کاشتند ای کاش در چشمان گل


خاک بر سر میکند گل  تا نیافتد دست باد
در بهاران  خاکروبی می کند  باران گل


خنده رویی از خصوصیات باز غنچه نیست
خنده روید در بهاران   بر لب خندان گل





جواد مهدی پور

نظرات 1 + ارسال نظر
هانیه جمعه 14 اردیبهشت 1397 ساعت 10:25 http://hadiseeshghtwo

سلام هانیه خانم

ممنونم از حضور همیشه سبز شما

زنده باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.