آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

آینه ..

بسمه تعالی

 

راز های بر ملا   در سینه دارد آینه

از تو عکس بی ریا در سینه دارد آینه

 

با خودش تنها کند در خلوت شب گفتگو

ساده قلبی مبتلا  در سینه دارد آینه

 

شیشه ی عمر مرا با سنگ خود بینی نزن

بیشمار آیینه ها در سینه دارد آینه

 

بی وفا خود را کند در نزد ما بی اعتبار

کهنه زخمی از جفا   در سینه دارد آینه

 

روی خود را بر نگردان ای گل از چشمان من

روی زیبای تو را در سینه دارد آینه

 

باید از آیینه ها آموخت و یکرنگ شد

نفرت از روی دوتا  در سینه دارد آینه

 

دولت سر در هوا را می برد باد هوا

قصه ها از این هوا  در سینه دارد آینه

 

صورت خود را نکن همرنگ با رنگین کمان

جام یکرنگ وفا در سینه دارد آینه


 

جواد مهدی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.