آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

سود و زیان ..

بسمه تعالی



آدم از انبوه نعمت ها زبان را بر گزید

یعنی او مجموعه ی سود و زیان را بر گزید


حرف های آدم عاقل ورای عقل اوست

راستگو با حرف های خود جنان را بر  گزید


آسمان با آنهمه وسعت برایش تنگ بود

مرغ دل در سینه ی من  آشیان را بر گزید


هر پلنگ تیز پا  آهو نمی آرد به چنگ

ماه از ما زخم دید و آسمان را بر گزید


یار  ما را کمتر از خود دید و بی مهری نمود

روی خود بر  تافت ، ازما بهتران را بر گزید


نظرات 1 + ارسال نظر
هانیه یکشنبه 16 اسفند 1394 ساعت 19:53 http://hadiseeshghtwo.blogfa.com

سلام خیلی قشنگ بود

سلام و عرض ادب محضر بانو هانیه گرامی

خوش آمدید
از حضورتان سپاسگزارم
ممنونم که هستید

زنده باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.