آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

شب یلدا ..

بسمه تعالی




 

 

دوست دارم که نگاهت  به تمنا بکشد


جنگ چشمان تو با من به مدارا بکشد



 

کلک نقاش اگر زلف تو را نقش زند


مثل گیسوی درازت  شب یلدا بکشد



 

یک شب از فاصله ها تا به زمستان باقیست


مثل گیسوی تو ، آن شب به درازا بکشد



 

سخن از سلسله ی موی تو ناب است ولی


ترسم این صحبت دیرینه به هر جا بکشد



 

اگر از عشق بپرسی که بگوید مجنون


با سر انگشت نشان ، نقشه ی لیلا بکشد



 

زندگی فرصت دیدار دل و آینه هاست


نگذاریم که دیدار به رویا بکشد



 

 

جواد مهدی پور

نظرات 8 + ارسال نظر

سلام: خوبی؟ ضمن عرض تبریک ایام ولادت پیامبر اکرم(ص) و آقا امام صادق(ع) با پست و مطلب جدید بروزم و منتظر حضورتون و ارائه نظرات جالب و زیباتون هستم...[گل]

سلامو عرض اب محضرتان

خوبم به لطف شما استاد عزیز
از حضورتان خرسندم

ممنونم که تشریف می آرید

درود بر شما

یلدا پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 15:25 http://YALDA4564.BLOGFA.COM

سلام ممنون ک به وبلاگم امدید.ممنون از مطالبتون.منم لینکتون کردم.

سلام و عرض ادب محضر بانو یلدای گرانقدر
خوشحالم از حضور گرم و سبزتان

درود بر شما

برایتان آرزوی توفیق دارم

زنده باشید

بازم براتون سر میزنم
منتظر نگاه زیباتون هستم

بهار پاییزی پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 08:46 http://www.paeazi.blogfa.com

گیرم عاشق بشوم، پیش تو توفیرش چیست؟!
قد موهای سرت ، عاشق احمق داری..!
سلام شاعر آینه های بیدار
عرض ادب و وقت بخیر پاییز هم که بساطش را بست و رفت...با غروب های دلگیرش
روزهای بارانی اش
خیابان های برگ ریزانش
هرچه که بود به مزاج ما شاعر ها که خوش أمد.
.زمستونتون گرم آقای دکتر

سلام و عرض ادب و احترام بر محضر بانوی خوب و مهربان بهار پاییزی گرانقدر

خیلی خیلی خوش آمدید

از حضورتان بسیار خوشحالم
ممنونم که هستیو اینجور میخوانید مرا

بیت زیبایی بهراه داشتید عالیست
بله پاییز که میرود زمتانی میآید که نوید آمدن بهار ار می دهد
در دل زمستان احساس ناب و دل انگیز بهار را دارم
بهارم از راه می رسد
چقدر خوب است که همیشه امیدوارم وقتی تو رو دارم ، تمام فصول با من است وقتی هستی ، با من باش که هستی ..

برایتان آرزوی بهترین ها را دارم همچنان

سر بلند و پیروز باشید

درود بر شما

صهبای بیدگلی چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 17:41 http://www.sahba313.blogfa.com

سلام و درود


زندگی فرصت دیدار دل و آینه هاست

نگذاریم که دیدار به رویا بکشد



چه خوب و چه زیباست

مانا باشید

سلام و عرض ادب محضر استاد صهبای گرامی

از حضوررتان خرسندم

ممنونم از لطفتان
از راهنمایی و یاد آوری خوبتان ممنونم

درود بر شما
بازم منتظر حضور سبزتان هستم

زنده باشید

سید حمید چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 14:47 http://aletaha76.blogfa.com/

استاد سلام شعر زیبا یی بود

من خودم از این بیت بیشتر لذت بردم

یک شب از فاصله ها تا به زمستان باقیست

مثل گیسوی تو ، آن شب به دارازا بکشد


موفق باشید

سلام و ارادت آقا سید عزیز
از حضور شما سپاسگزارم

ممنونم از اینکه تشریف آوردید

درود بر شما

اکبر دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 17:26 http://bidekaan-askari.blogfa.com

بسیارزیبابود استاد.هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی
روزهایتان پر فروغ
شبهایتان ستاره باران!
میان دوستان افتاده ای تک / رخت هندونه ،زلفت عین پشمک!
برایت می زنم اینک پیامک / شب یلدای تو ای گل! مبارک!
بزرگواریلدایی رویایی برایت آرزومندم ....عسکری.

سلالم و عرض ادب محضرتان

خیلی خوش اومدین

ممنون از حضور شما

سر بلند و پیروز باشید

هانیه دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 13:30 http://hadiseeshghtwo.blogfa.com

دیگر تمام شد عطش بندگی بیا
مفهوم زندگی شده شرمندگی بیا
از آن زمان که بستر دنیا گشوده اند
ایمان و فقر دشمن دیرینه بوده اند
ما کین چنین مقابل امواج مانده ایم
عمری فقط اعوذ من الفقر خوانده ایم
آقا بیا و چشم مرا غرق نور کن
اینجا هوای بام دو تا شد ظهور کن
برخی پتو کشیده که سرد است روزگار
قومی هم از حرارت گرماست بی قرار
یک عده غرق نیاز که هستند بی نیاز
یک عده لخت مثل شترهای بی جهاز
قومی بنا نموده یکی برج با حقوق
یک عده چشمشان به سر برج تا حقوق
ما گرفتار خودیم از تو چه پنهان مهدی
با تو بیگانه شدیم از تو چه پنهان مهدی
بی خورده نعره یابن الحسن از سینه زدیم
ما به نام تو فقط سنگ به آیینه زدیم
آرزومند و مهیای وصالت نشدیم
لایق دیدن خورشید چمالت نشدیم
کی نوازشگر گیسوی یتیمی شده ایم
کی شبی با فقرا یار صمیمی شده ایم
فکر اندوختنیم از تو چه پنهان مولا
غافل از سوختنیم از تو چه پنهان مولا
فکر کردیم ابد الدهر در این دنیاییم
هیچ کس نیست در این معرکه تنها ماییم
ما گرفتار شبیم از تو چه پنهان مولا
و ریاست طلبیم از چه تو پنهان مولا
خبر از خانه همسایه نداریم ولی
دوست داریم که باشیم ز محبان علی
شیعیان ولی غافل از اندیشه مرگ
فکر کردیم که کنده است خدا ریشه مرگ
آی مردم به خدا روز حسابی هم هست
روز تنبیه و مجازات و عذابی هم هست
آخر الامر مهیای سفر بید شد

خیلی عالیست
شعر هالی انتخابیتون بسیار عالیست

سلااام و عرض ادب محضرتان

سپاس فراوان از لطفتان

زنده باشید

مهرانه دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 08:59 http://dosekemohabat.blogfa.com

زلفت اگر نبود،نسیم سحر نبود
گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود
مهر شما به داد تمنای ما رسید
ورنه پل صراط چنین بی خطر نبود
ای آخرین بهار چرا یر کرده ای؟
ای مرد باوقار چرا دیر کرده ای؟
این جشنها برای تو تشکیل می شود
این اشکها برای تو تنزیل می شود
تقویم را ورق بزن و انتخاب کن
این جمعه ها برای تو تعطیل می شود
عید(جاءالحق) برتمامی منتظران مبارک باد [گل]

سلام و عرض ادب محضرتان بانوی گرانقدر

از حضور گرم و سبزتان سپاسگزارم

ممنونم که هستید

منم آغاز امامت حضرت ولی عصر عج را به شما تبریک و تهنیت عرض مینمایم

از شعر زیباتون بهره مند شدم و لذت شدم

درود بر شما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.