آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

مستم تا سحر ..

بسمه تعالی



 

 

امشب از چشمان زیبای تو مستم تا سحر


باز کن آغوش خود را مست هستم تا سحر



 

هر چه میخواهی بکن امشب شب آیینه است


من به هر کار تو امشب چشم بستم تا سحر



 

جام می امشب نمیخوام ، لبانت کافی است


مثل یک عاشق کنار دل نشستم تا سحر



 

بت پرستی گر چه رسم کهنه ی دیرینه است


من تو را مانند یک بت می پرستم تا سحر



 

هر چه پیمان بسته بودم با غزالان ختن


من به یک پیمانه از آنها گسستم تا سحر



 

دست بر دامان پر مهرت شدم آشفته حال


جز تو ای دل با کسی پیمان نبستم تا سحر



 

مثل گیسوی بلندت ، شب دراز و خلوت است


از شب یلدا هم امشب دست شستم تا سحر



 



جواد مهدی پور

نظرات 5 + ارسال نظر
بانوی چادری یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 23:04 http://fanoosedaryayi2000.blogfa.com

سلام.اشعارتون زیباست.
به هر دو وبم سربزنید.ممنون
یاعلی

سلام و عرض ادب محضرتان بانو چادری گرامی

از حضورتان سپاسگزارم

ممنونم که هستید براتون آرزوی سلامتی و شادابی دارم

زنده باشید

بازم منتظر نگاه زیباتون هستم

هانیه یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 19:24 http://hadiseeshghtwo.blogfa.com

سلام خیلی سپاس گذارم به خاطردرج لوگوی وبلاگم

سلام بانو هانیه ی گرانقدر

ممنونم که بازم اومدید

سر فراز باشید
درود بر شما

هانیه شنبه 14 آذر 1394 ساعت 22:49 http://hadiseeshghtwo.blogfa.com

سلام به خواست شمامن بارهاوبلاگتون رودیدم ولی تغییری احساس نکردم!!!

سلام هانیه خانم گرامی

تغییر همون درج لگوی شما بود ولی متاسفانه یه روز بعدش دیدم که خود بخود حذف شده !!اما بازم گذاشتم امیدوارم برای همیشه بمونه
ممنونم از حضور خوبتون

درود بر شما

بهار پاییزی شنبه 14 آذر 1394 ساعت 14:15 http://paeazi.blogfa.com

تو خواهی آستین افشان و خواهی روی درهم کش
مگس جایی نخواهد رفتن از دکان حلوایی
سعدی

سلام و عرض ادب به محضر بهار خانم گرامی

سپاس فراوان از حضور گرمتان بانوی پاییزی
خیلی خوشحالم که اومدید و برام سر زدید

بسیار ممنونم از لطفتون بانوی مهربون

بازم منتظرم نگاه زیباتون هستم
ممنون از شعر قشنگتون

محزونی نامقی شنبه 14 آذر 1394 ساعت 10:51

مثل گیسوی بلندت ، شب دراز و خلوت است


زیر سر هنگام خوابت هست دستم تا سحر
سلام بزرگوار معزز
این غزل را در آبانماه بشکل بالا به اتمام رسانده بودیدالبته دستم از نظر وزنی بهتر می نماید تا شُستم .
بهر حال زیباست
پویا باشید

سلام و عرض ادب محضر استاد گرانقدرم جناب محزونی گرامی
از حضورتان خرسندم

ممنونم که اینقدر با نظر لطفتون دلگرمی می دهید
بله درست می فرمایید
این شعر را با ویرایش جزیی ددوباره درج کردم

از راهنماییتون ممنونم

درود بر شما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.