آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

مسیر عشق ..

بسمه تعالی

سحر یک شاخه گل دادی به من ، گفتی که میمانی

قسم خوردی مرا میخواهی و پابند پیمانی



من از روزی که با تو عهد بستم عشق را چیدم

تو را از جان و دل میخواهم این را خوب  میدانی



تو خود گفتی تمام عشق را یک جرعه می نوشی

اگر دیوانه هم باشی مرا از خود نمی رانی



تو آن شعری که بی تو عشق میمیرد ، نمی ماند

همه عالم سراسر جسم بی روحست و تو جانی



مسیر عشق طولانیست در یک جاده ی باریک !

اگر یک جرعه " می " نوشی ، نخواهد داشت پایانی ...


جواد مهدی پور

نظرات 2 + ارسال نظر
محزونی نامقی سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 14:04

درودبرشما
زیباست

موفق باشید

سلام بر شما دوست عزیزم
خیلی خوش آمدید
از حضورتان ممنونم

از اینکه وقت میذارید و منو میخوانید تشکر میکنم
بهره مند شدم از نظر خوب و نگاه زیبایتان

درود بر شما

یاسمین زهرا یکشنبه 8 شهریور 1394 ساعت 14:25 http://ma2doost94.blogfa.com

سلام علیکم

احسنت

سلام بانوی گرامی
خیلی خوش آمدید
ممنونم که برام سر زدید
بازم منتظر نگاه زیباتون هستم

منم براتون سر میزنم و از وبلاگتون بهر ه مند میشم
زنده باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.