آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور
آینه ها بیدارند ...

آینه ها بیدارند ...

تکرار لبخند های غمگینم در آینه.. و شیشه ای که بیشتر از "تو " همراه شعرهایم ماند... و هر صبح ..به جای تو...برایم روز خواب آرزو کرد.. آینه ها بیدارند... به یقین..!! دفتر شعر جواد مهدی پور

شاه بیت غزلم باش ..

بسمه تعالی




ماه مانند نگاه تو ،  تماشایی نیست !

مثل سیمای تو   اینگونه  به زیبایی نیست




دیر وقتیست ترا آینه ها می جویند

گاه یک آینه ، وقتی که تو می آیی نیست !




خواستم شعر جدیدی به تو گویم ، دیدم

با دل زخمی ام اینبار توانایی نیست




شاه بیت غزلم باش بیا با من باش

در کنار دل هم  ، وحشت تنهایی نیست




مگر آز آینه ها سهم نگاه تو نشد ؟

پس چرا بین نگاه تو هم آوایی نیست !؟




امشب از لحظه ی دیدار غنیمت ببریم

فرصتی هست که امید به فردایی نیست



قایقی  ساخته ام تا سفر عشق رویم

بی تو این خاک کویریست و دریایی نیست



جواد مهدی پور

نظرات 2 + ارسال نظر
خیال می کنم دوشنبه 26 مرداد 1394 ساعت 11:25 http://doctorati.blogfa.com/

بسیار زیبا و شیوا بود.

پیروز باشید.

سلام و عرض ادب

سپاس از مهرتان
ممنونم که هستید و مرا میخوانید
درود بر شما

سوگندصفا یکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت 11:47 http://soogandsafa.blogfa.com

احسنت به قلم تون.............احسنت
شرمندم دستم درد میکنه نمیتونم زیاد تایپ کنم
همه پستهارو میخونم اما نمیتونم کامنت بگذارم
الانم به زور تایپ کردم
خیلی خوبه این شعررررررررر

سلام و عرض ادب محضر بانوی گرامی ام

از اینکه به زحمت انداختم شرمنده ام
حضور قشنگتان موجب دلگرمیست

سپاس که اینجور مهربان هستید
درود بر شما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.